{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none
skip to main
|
skip to sidebar
عقاید یک دلقک تنها
اینجا می نویسم که یادم بمونه !
۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه
سلام
دیروز صبح از خواب که بیدار شدم به خودم سلام دادم. اینگاری که دارم با یکی دیگه حرف می زنم.
به قول شاعر احتمالِ دیوانگیِ ما بسیار است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
انباری
◄
2012
(2)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2011
(24)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(4)
◄
ژوئن
(3)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(5)
◄
ژانویهٔ
(6)
◄
2010
(123)
◄
دسامبر
(6)
◄
نوامبر
(6)
◄
اکتبر
(3)
◄
سپتامبر
(3)
◄
اوت
(8)
◄
ژوئیهٔ
(7)
◄
ژوئن
(5)
◄
مهٔ
(14)
◄
آوریل
(15)
◄
مارس
(16)
◄
فوریهٔ
(15)
◄
ژانویهٔ
(25)
▼
2009
(193)
◄
دسامبر
(21)
◄
نوامبر
(22)
◄
اکتبر
(28)
◄
سپتامبر
(36)
▼
اوت
(30)
بالکن
سفرنامه
خرجش کن
نکنید آقا جان، با اعصاب من بازی نکنید
باز هم هموطنان عزیز
و خداوند گودر را خلق کرد
این نیز بگذرد
.....
شب های روشن*
تصویر
بفهم یا حداقل خودتو به اون راه نزن
Virtual hugs
.....
هرگز رهایم مکن
لحظه
ما هیچ، ما نگاه
ابر بهار
من خواب دیده ام.......
move clown, move
A Journey Without You
هیچی به هیچی
تولدم مبارک!
آن روزها
.....
جمعِ اضداد
هدیه
نیم روزی در آزمایشگاه
ایمیل نگاری من و دوستم
سلام
باور
◄
ژوئیهٔ
(31)
◄
ژوئن
(10)
◄
مهٔ
(6)
◄
آوریل
(5)
◄
فوریهٔ
(2)
◄
ژانویهٔ
(2)
لینکدونی
...سروش در لابيرنتش...
Baloot
Yek Panjare
از اون بالا
بابونه
زن روزهای ابری
سایه
سیبیل طلا
عاقلانه!
عامیانه
مخفيگاه
مریم گلی
من یـک زنـم
پیاده رو
کو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر