{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none
skip to main
|
skip to sidebar
عقاید یک دلقک تنها
اینجا می نویسم که یادم بمونه !
۱۳۸۸ اسفند ۱۴, جمعه
تلفن
بعد از اینهمه وقت زنگ می زنی، گوشی رو بر میدارم و اسمت رو صفحه می بینم. دلم تند تند نمی زنه برای اولین بار. گوشی رو می ذارم رو میز و بقیه فیلم رو می بینم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
انباری
◄
2012
(2)
◄
ژانویهٔ
(2)
◄
2011
(24)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(4)
◄
ژوئن
(3)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(5)
◄
ژانویهٔ
(6)
▼
2010
(123)
◄
دسامبر
(6)
◄
نوامبر
(6)
◄
اکتبر
(3)
◄
سپتامبر
(3)
◄
اوت
(8)
◄
ژوئیهٔ
(7)
◄
ژوئن
(5)
◄
مهٔ
(14)
◄
آوریل
(15)
▼
مارس
(16)
اییییییییییییوا
......
من و تو
......
من این روزها
آمد نوبهار
باران
عیدی
......
سفر
مرگ را پروای آن نیست که به انگیزه یی اندیشد
من
تلفن
.....
تلفن
یاد باد آن روزگاران
◄
فوریهٔ
(15)
◄
ژانویهٔ
(25)
◄
2009
(193)
◄
دسامبر
(21)
◄
نوامبر
(22)
◄
اکتبر
(28)
◄
سپتامبر
(36)
◄
اوت
(30)
◄
ژوئیهٔ
(31)
◄
ژوئن
(10)
◄
مهٔ
(6)
◄
آوریل
(5)
◄
فوریهٔ
(2)
◄
ژانویهٔ
(2)
لینکدونی
...سروش در لابيرنتش...
Baloot
Yek Panjare
از اون بالا
بابونه
زن روزهای ابری
سایه
سیبیل طلا
عاقلانه!
عامیانه
مخفيگاه
مریم گلی
من یـک زنـم
پیاده رو
کو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر