{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none

۱۳۸۹ آبان ۲, یکشنبه

......

مهم نیست خاطراتی که با هم داشتین خوب بودن یا بد. چند وقت با هم بودین و چطور جدا شدید. بعد جدایی همیشه یه علامت سوال داری. که چرا من اجازه دادم این اتفاق برام بیفته و با خودت کلنجار میری و هی زیر و رو می کنی اتفاقات رو که چی شد به اینحا رسیدیم. خواهی نخواهی کمکی تنفر و دلگیری هم قاطی ماجرا میشه. بعد روزهای سخت جدایی و تنهایی و دلتنگی. بعد میرسه یه روزی مثل امروز که بعد از مدتهای دراز اتفاقی عکسش رو می بینی. اول رد میشی و بعد بر می گردی و مکث می کنی روش. اینگار که اولین باره داری می بینی. بعد با خودت میگی اِ این بود اونی که اینهمه اذیت کردم خودم رو براش. همینطوری یه بالا تا پایین عکس رو نگاه می کنی و سری برای خودت تکون میدی که خاک تو سرت. رد میشی از روش تا دوباره یه چیزی یادت بیارتش و دلت تنگ بشه. کار می کنه ولی برای یکی دو روز.

هیچ نظری موجود نیست: