سه روز بود سرما خورده بودم ناجور. سرفه و عطسه و سردرد و اشک چشم و آب بینی در حد فراوان. یعنی من موندم تو این گرمای سی درجه چه وقت سرما خوردن بود. یه روزش رو که رسما رو به قبله بودم. بعد پا شدم رفتم شلغم و هویج و قارچ خریدم همه رو با کرفس و گشنیز ریختم تو قابلمه سوپ درست کنم. مزه خر میداد. از گشنگی هم داشتم میمردم مجبور بودم بخورم. ولی کلا قیافه سوپ رو که میدیدم حالم بدتر میشد.کلا من از همین تریبون اعلام می کنم بلد نیسم غذاهای خیس خوشمزه بپزم. منظور آش و سوپ و ایناست.
۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه
و تو چه میدانی که مزه خر چه مزه ایست
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر