برگشتم. آپارتمانم یه جور بدی خالی میاد به چشمم. مامان مونده کالیفرنیا و من بعد از یه ماه شلوغ پلوغی تنهام و دلم گرفته. دو هفته نتونستم به خاطر دختر خاله م سیگار بکشم. حالا تنها کاری که می کنم اینه که سیگار بکشم و فکر کنم به همه چیز و هیچ چیز.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر