{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none

۱۳۸۸ دی ۲۷, یکشنبه

......

تعطیلی طولانی برای کسی خوبه که جایی زندگی می کنه که زندگی توش در جریانه و هزار جا داره که بری یا هزار جور اتفاق پیش بینی نشده میفته یا اقلا کسی رو داره که باهاش بمونه تو خونه و بچپه بغلش و فیلم ببینه و خوش باشه. برای یکی مثل من که هیچکدوم از اینا رو نداره تعطیلی یعنی کلافگی، یعنی هی بشینی مرتب فیلم ببینی و خودت رو اعصاب خودت قدم بزنی. نوشتن و خوندن و نظافت هم تا یه جایی میکشه آدم خب. نتیجه این میشه که وسط تعطیلات پا میشی میری آزمایشگاه که یه جوری سرت گرم بشه و یادت بره اون بیرون یه جاهایی زندگی در جریانه. یادت بره چیا دلت می خواست و الان کجایی و کداموش رو داری. آزمایشگاه تو میشه تنها چراغ روشن ساختمون و سر تا پا دوده بر می گردی خونه. برای همچین آدم هایی یه روز تعطیلی بسه.

هیچ نظری موجود نیست: