{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

زن بودن

خوبی زن بودن این است که آدم به‌طور منظم به خودش حق می‌دهد که برای دو سه روز غمگین و پرتوقع و زودرنج و ننر بشود. که می‌داند حالش موقتی‌ست اما همین‌طور غم‌بار ادامه می‌دهد و تظاهر می‌کند که هیچ‌کس نمی‌فهمدش. به حال خودش غصه می‌خورد. دلش برای خودش می‌سوزد. با بالای چشمت ابروست هم قهر می‌کند. اجازه می‌دهد به خودش که بگوید من طاقت ندارم. که کرگدنش را می‌فرستد مرخصی. ننر می‌شود. مچاله می‌شود توی بغلی... اگر باشد. نبود هم غصه می‌خورد که می‌بینی یک بغل هم نیست حتی و کیسه آب‌گرم را می‌برد توی تختش. خوبی‌ش این است که اگر چیزهایی هست که تمام ماه به خودت اجازه نمی‌دهی برایشان گریه کنی، دو سه روز به خودت حق می‌دهی که برایشان گریه کنی و به خودت می‌گویی این گریه نیست. این سندرم فلان است و خوب می‌شود زودی.

هیچ نظری موجود نیست: