{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none

۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

آدم ها

بعضی آدم ها مثل چایی هستن. اگر نباشن اینگاری که چیزی گم کرده باشی. سرت درد میگیره، کلافه میشی و گلوت خشک میشه. حالا ممکنه یه روز شوخی شوخی اصلا هم چای نخوری ها، اما همین که از گوشه چشم می بینی کتری رو گازه و صداش میاد دلت قرص میشه. یعنی اصلا وجود بعضی ها مثل چای سر صبح میمونه، لازم و باید و حتما. بعد بعضی آدمها مثل قهوه هستن. یه وقتهای خاصی هوسشون می کنی. یه عصر بارونی ای، غروب دلگیری چیزی. اومدنشون هم مثل بوی قهوه می مونه. یعنی همچین که نشستی وداری خیال میبافی که اگر بیاد فیلان و بیسار خوبت میشه خود به خود. مثل بوی قهوه که بیشتر از خودش مست میکنه. این آدم ها رو همچین کنارت که بودن سر صبر شیر و شکرشون رو اندازه می کنی، هم میزنی و نرم نرم سر میکشی. مثل قهوه که می خوری و وسط هی مکث می کنی، فنجونت رو میبری تا دم بینی و با چشم بسته بو می کشی، مزه مزه می کنی وجودشون رو. هی لفت میدی که بیشتر طول بکشه بودنشون. اما خب می دونی هم که نمی تونی زیاد باهاشون باشی، کافئینش زیاده یه نمه واسه هر روز نوشیدن. بعضی های دیگه مثل یه لیوان شربت آبلیموی خنک سر ظهر چله تابستون میمونن. تعارفت که می کنن یه کله سر می کشی تا ته و یه نفس عمیق می کشی و میگی آخیش خنک شدم چه خوب بود. برای چند لحظه هم خوبت میشه و لبخندت پت و پهن میشه. اما عمرش کوتاهه، گرما که از تنت رفت یاد و خاطره این جور آدم ها هم میره. یه کسایی هم هستن که مثل شیر کاکائو میمونن. یعنی میدونی بخاطر کلسیم هم که شده هر دفعه یه بار مجبوری یه لیوان بخوری اما خب چون همچین خیلی خوشمزه نیست یه نمه شکر و کاکائو اضافه می کنی بلکم راحت تر بشه سر کشید لیوان رو. بس که یادت میارن که چی میتونستی باشی و نشدی، چیا باید بکنی که هی در میری ازشون و عقب میندازیشون. اما خب خودت مثل بچه آدم چند وقت یه بار میری سر گاز و شیر کاکائوت رو درست می کنی و سر میکشی. اینطور نوشیدنی هایی هستن آدم های دور و برم.

۱ نظر:

حدیث گفت...

اما همیشه یه آدمی هس که حکم آب و داره...