{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none

۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

بر سه شنبه برف می بارد

روزی که از ایران اومدم سه شنبه بود و من چقدر در تمام طول مسیر با خودم این شعر رو زمزمه کردم و چقدر بیشترتو روزهایی که اینجا بودم و چقدر بیشتراین روزهای اخیر.
دلتنگم، اما هنور پشیمان نیستم. سخته فقط گاهی، خیلی زیاد سخته.
برف پاکن ها
دست تکان می دهند.
بر سه شنبه برف می بارد.
دست تکان می دهیم:
- " خداحافظ... "
برف پاکن ها
از روی تو
برف سه شنبه را
می روبند
من دست تکان می دهم
نقش تو را پاک می کنم
- " خداحافظ... "
بر جاده خالی برف می بارد
و برف پاک کنی
دیوانه وار
به این سو و آن سوی جدار گلو
می کوبد.
در گلویم بر نام تو برف می بارد...

"نازنين نظام شهيدي"

هیچ نظری موجود نیست: