{#navbar-iframe {height:0px;visibility:hidden;display:none

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

بعدا

می دانی احوالم را که می پرسی خوشحال می شوم. ایمیل یا موبایلم را که باز می کنم و اسمت را آن بالا می بینم لبخندم پهن می شود روی صورتم. متن ها قشنگند با لغاتی که مخصوص توست و هیچکس هیچکس تا الان نگفته. اما همیشه جمله آخری هست که بعدا حرف می زنیم یا زنگ میزنم یا هرچی. این بعدا یعنی تو زنگ نزن، یعنی الان نه، یعنی من همیشه دلهره دارم از اینکه بیوقت یا بیجا زنگ بزنم. این بعدا ها به فاصله چند ثانیه لبخندم را پاک می کنند از صورتم. خواستم بدانی.

هیچ نظری موجود نیست: